فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

 


       
آشنایی با شخصیت حضرت امام ابوحنیفه (رح)

اگر تاريخ اسلام را ورق زنيم درلابلاي صفحات زرين آن نقش جاودان ورهايي بخش علماء مسجل ونموداراست .

آنان ستارگان درخشاني بوده و هستند كه امت اسلامي درتاريكيهاي زندگي براي هدايت از آنان بهره جستند وراه را پيدا نمود.

علماء در عصرهاي مختلف عزت اسلام را ظاهر نموده و حقيقت شريعت را روشن كرده اند و براي درمان بيماريهاي امت قد برافراشته ودرجهان صلا بت ايمان واثران آنرا نمودار ساخته وبا بردباري و شجاعت شريعت بلند پايه اسلام را نسخه همه درها معرفي كرده اند .

آنان از هيبت پادشاهان بيمناك نشدند و نيروي دولتيان وصولت لشكريان براي شان اثري نداشته است اين غريب و تعجب آور نيست كه علماء شايسته چنان جايگاهي ميباشند زيرا كه پرچم داران حقيقي اسلام هستند.

حكام ستمگر هرگز توانايي نداشتند علماء ابرارا براي تنفيذ هواهاي نفساني خود تسخير كنند ويا آنان را ملازم ركاب خود سازند ويا آنان رااز صراط مستقيم منحرف سازند واين درحالي بود كه حكام دارا ي نيرو و جبروت و قدرت بودند آنان چه زيبا معناي اين فرموده پروردگارشان درك كرده بودند ( ولا تركنو الا لذين ظلموا فتمسكم النار

به همين جهت علماي رادرتاريخ اسلام مي يابيم كه از حكام حساب ميكشند، اعمال بدشان را رد ميكنند تصرفات زشت و گفته هاي فاسد شان را برملا مي سازند .

چنانكه كساني را مي يابيم كه حكام را نصيحت ميكنند از عطا ياي شان روي برميگيرند ودرمقابل آزار و رنجهاي وارده شكيبا وصابر هستند ونيز علماي بودند كه با كمال جزءت و بدون اغماض استعاره و كنايه سخن اسلام راباصراحت بيان نمودند وازملامت ملامت گران نهراسيدند .

سپس آن هارا مي بينيم كه در زندانهاي حاكمان ستمگردرمقابل پروردگار جهانيان ركوع وسجده مي كنند ودرطلب رحمت پروردگار ند ودرهمين زندانها كتاب تاُ ليف ميكنند مقاله مي نويسند حلقات درس راه مي اندازند وبا سخنان شيوا مردم را راهنمايي مي نمايد.

آري علماء شمعهاي بودند كه روشني بخشيدند و چراغهاي كه در طول تاريخ نورافشاني كردند واين قطرات پاك در هرجا وهرزماني ميتواند وجود داشته باشد.

يكي ازاين چهره ها ي درخشان تاريخ اسلام و علماء با عمل امت امام ابوحنيفه مي باشد كه در آسمان فقاهت و اجتهاد چون خورشيدي درخشيد او دانشمندي بزرگ و مجتهد پا رسا ي بو دكه در پرتو ايات الهي سنت پيامبر اسلام و اقوال صحابه به اجتهاد پر داخت آن حضرت كه برخوردار از صفاي باطن واستعداهاي فروزان بود كوشيد تا ضمن حل مسايل عصر خويش ، قوانين جامع و فراگيري پديد آور دكه پاسخگويي نيازهاي گوناگون جامعه انساني در تمام مراحل زمان باشد و گره هاي كوروبن بستهاي ديني را گشود و قوانين ارزشمندي را بوجود آوردكه نشات گرفته از عمق متون اسلامي است و مبناي احكام حوادث و رويداد هاي در همه ادوار است .

ارزنده ترين كاري كه حضرت امام بدا ن اقدام ورزيد تدوين فقه اسلامي بود و همين عمل او باعث شد كه در پهنه وسيع اعصار نامش ماندگار و ذكرش پايدار بماند حضرت امام پژوهشكده فقه اسلامي را با اشترا ك 36 تن از زبده ترين شاگردان ن خود تاسيس نمود و براي نخستين باردرتاريخ اسلام سنت حسنه را ( تحقيق گروهي ) را پديد آورد وبديگونه در پويايي وپايالي فقه اسلامي نقش ارزنده و سازنده اي را ايفاكرد تاجايكه به گفته امام شافعي ديگر فقها خوشه چي نان خرمن درس او شدند اين سنت حسنه اجتهادوبررسي علل ونصوص وروايا ت همواره تداوم يافت وفقهاي هرزمان احكام وقايع جديد زمانشان را روشن ساختند و امروز هيچ پديده تازه اتفاق نمي افتد مگر اينكه شريعت اسلامي قواعد فقهي حكمش را به سهولت تبيين مي كند.

لازم به ياد آوري ميدانم كه حضرت امام تنهادرعرصه فقه اسلامي نقش آفريني ننمود بلكه درديگرمجالها نيز فعالانه حضور يافت وپيشتازانه حماسه آفريني نمود يكي از آن مجالها پيكار بي امان ولي با انديشه هاي دين سوزانه و خرد ستيزي بود كه در فرايند حضور ناميمون فلسفه يونان در حوزه تفكر اسلامي پديد آمدند بدين شرح كه :

كه درزمان آن حضرت مكتب هاي فكري مختلفي همچون معتزله ، قد ريه جبريه ،ظاهريه ،وباطنيه ،و….. آهنگ رشد نمودند و هركدام براي خود تريبوني بر سكوي انديشه نهادند وقرايت و خوانش هاي متفاوتي از دين ارايه كردند اين امر باعث شد كه گفتمان هاي حاكم بر جامعه دگرگون شود فضايي شفاف وبي آلايش باورهاي مردم را گرد را گرد و غباري از شبهات فراگير و سيل بنياد برانداز خرافات وپيرايه ها ايمان شان را متزلزل سازد .

ودرنتيجه عده از مردم به موكب اعتزال پيوستند ،عده ديگر به جبر گرويدند وعده ديگر هم ياوه سرايي فرقه هاي ديگر را برگزيدندوخلاصه اينكه بسا مردمان شاه راه سعادت آفرين سنت را نهادند ودرپيچ و خم هاي مسير بدعت قدم گزارد ند .

در كشاكش اين فرقه گرايي ها حضرت امام ابو حنيفه با اقدامي متهورانه و حركتي دليرانه پا به عرصه كار زار انديشه ها گذاشت و سلاح قلم از نيام بر آورد وبا بينش ها ي ناموافق و خوانش هاي نا صواب مبارزه نمود او با طرح مباحث عقيدتي اهل سنت رااستوارساخت .

تاريخ گواهي ميدهد اگر اين اقدام بجاو حركت بموقع حضرت امام نمي بود شايد كه فانوس سنت پيامبر و خلفاي راشدين درپس پرده خرافا ت وپيرايه ها ناپديد مي شد .

نام و نسب امام :

نام مبارك آن حضرت نعمان و نام پدرشان ثابت و نام جدشا ن مرزبان است و متعلق به خانواده محترمي است كه درميان خويشا ن و جامعه از ارج و اهميت والاي بر خور دار بود اصل امام ابوحنيفه از كابل پايتخت كشور عزيز ما ست وبر اساس صحيح ترين قول در سال 80 هجري چشم به جهان گشود عبد الملك بن مروان در آن زمان خلافت اموي را به عهده داشت وحجاح بن يوسف والي عراق بود او 52 سال زندگيش را در عهد اموي و18سال رادرعهد بني عباس گزادند .

حرفه و شغل امام تجارت وپو ستين دوز بوده است ميگو يند كه اين حرفه را از پدرش به ارث برده است او انساني صادق درتجارت و معامله بود ه كه هيچگاه درمعامله اش خيا نت نمي كرد .

رشد علمي آن حضرت :

در مقام آموزش محضر استادان فرزانه اي را بر گزيد وازخرمن دانش هركدام خوشه هاي چيد كه درميان آنها هفت صحابه 39 تابعي و بقيه تبع تابعي بودند وبدينگونه درقرايت حديث ،نحو ،ادب ، شعروتمام علوم متداوله آن زمان به جايگاه رفيع استاد ي رسيد سپس در علم كلام تخصص يافت وتا مدتي درآن مصروف بود درآن بحدي پيش رفت كه انظار مردم را به خود جلب نمود بعد از صر ف مدت زيادي ازجر وبحثها ومجادله هاي كلامي خسته شد وبسو ي فقه شتافت مهداصحاب الراي عراق درآنوقت كوفه بود اربه اين مركز پيوست موسس اين مكتب حضرت علي عبدالله بن مسعود بودند وبعد ازآنها شاگردانشان شريح علقمه مسروق ائمه چيره دست اين مدرسه بودند سپس ابراهيم نخعي وبعد ازوي حماد استاد امام استادي اين مدرسه رابرعهده داشتند درسال 120 وقتيكه حماد وفات يافت امام ابوحنيفه به اتفاق هواخواهان اين مدرسه جانشين وي انتخاب شد وبه اين مسند 30 سال كامل وظيفه تدريس وافتاءرا عهده داربود طي اين 30 سال به قول بعضي 60 هزار وبقول بعضي ديگر 80 هزار مسائل قانوني پاسخ ارايه كر د درپهنه پرورش برجسته اوبرجسته شاگرداني راتربيت نمود كه هركدام ملتي را وامتي را روشنگري نمايند .

مذهب او قانون قسمت بزرگ جهان اسلام است درآن زمان اين مذهب قانون عباسيها سلجوقي ها عثمانيها ومغولها بود وامروزنيز مليونها مسلمان دركشورهاي مثل پاكستان ،افغانستان ، هند، تركيه ،مصر ،سوريه ،لبنان ، آلباني ،قفقاز،وبالكان ،پيرو اين مذهب اند .

اصول مذهب امام قرآن ،سنت ،اجماع و قياس مي باشد.

محنت ووفات امام :

امام ابوحنيفه عموما از سياست ابو جعفر منصورخليفه عباسي ناخشنودبودخصوصا ازقساوت وشدتش با علويان وامام مثل ديگر ائمه مسلمين علويان را دوست داشت ازجانب ديگرامام درفتاوايش بسيار با جرئت بود وازبازخواست خليفه وكار گذارانش كوتاهي نمي نمود واحكام صادره ازجانب قضات خليفه نقد ميكرد.

اونمونه از يك عالم ارجمند ومئومن شجاع وفقيه با صلابت بود كه فقط به احكام شرع تمسك مي جست نفاق را مي شنا خت ودردعوت خودرا ه منحرف را مي پيمود ازسخت گيري حكام نمي هراسيد ازگفتن حق باكي نداشت منصور رفتا ر وروش امام راوبه مقام روحي وسيا سي امام درميان امت اسلامي آشنايي داشت وميدانست كه مردم امام را دوست دارد واو مالك دلهاي شان است وازاو فتوا مي گيرند وبه او اقتدامي نمايند وتقواي فراوان اوست كه اورا به اين مقام رساند ه است به همين جهت به آساني نمي توانست امام را مورد آزار واذيت قرار دهد وبدنبا ل بها نه مي گشت اوبراي امام هديه اي فرستاد درحاليكه ميدانست امام هديه اش رانمي پزيرد منصورمبلغ ده هزار درهم همراه با كنيزي توسط وزيرش عبدالملك بن مروان براي امام فرستاد وآنحضرت نپزيرفت وزير گفت كه بخداقسم خليفه علت آنرا ازشما خوهد پرسيد وگرخودت بداها نيازنداري هرطوريكه ميخواهي صدقه كن ولي امام ابا ورزيد .

واين اولين بهانه براي منصوربود امام رااحضارنمود ه گفت چرا هداياي مرا نپزقتي امام فرمود اميرالمئومنين ازمال خود چيز ي براي من هديه ندادند اگرچنين مي بود مي پزير فتم بلكه ازبيت المال مسلمين برايم هديه دادند كه من هيچ حقي درآن ندارم زيرا نه مجاهدم نه فرزند مجاهد ونه هم فقير ونيازمند .

بعدا منصور نقشه دوم را طرح نمود وبراي امام پيشنهاد قضاوت را دادوامام امتناع ورزيدوفرمود من صلاحيت ندار م زيرا براي قضاوت كسي صلاحيت برتو وفرزندان واميرانت حكم صادركندومن چنين توانايي ندارم شما مرا به كاري دعوت ميكنيدوروح من جز جدائي ازشما رامي خواهد اگرمن را بين دو كار مختارگرداني يكي قضاوت وديگر ي غرق شدن دررود خانه فرات من دومي را برجيح مي دهم دراطرافت كساني هستند كه نياز به احترام دارند ومن براي اين كار صلاحيت ند ارم دراينجا خواسته منصو رگفت تو دروغ ميگو ي امام فرمود خودت حكم كردي چگونه امر خطير قضاوت رابه كسي ميسپاري كه برامانتت كذاب ودرو غگوست دراينجا خواسته منصور حاصل گرديد وآنچه ازمدتها دردل داشت ظاهر نمود ومحنت ورنج را بر امام آغاز نمود او امام رازنداني نمود وپيكر مباركش را آماج شلاقها وتازيانه هاي دژخيمان قرار دادوپس ازآزادي اززندان ازدادن فتوا نشستن بامردم وخروج ازمنزل منع گرديد وبه همين حالت وفات نمود .

همه اين محنت ها بدان سبب بود كه آنحضرت مخالف همگامي باحكام وخواسته هاي نامشروع واعمال زشت شان بود اگرعلما واقعا عالم حقيقي هستند بايستي درهمه درعصر ها چنين باشند امام ابوحنيفه مثل صديقين وشهدا درسال 150 هجري وفات يافت مرگ براي اين ضمير روشنگر واين وجدان ديني بيدا ر راحتي وآسايش بود او كه با محنت ها روبر شد وسختي هارا تحمل نمود اواز بي خردان رنجها كشيد وسپس مودر شكنجه امراء وخلفا قرارگرفت ولي ضعف وسستي بخود راه نداد .

اگرمجاهدان راه خدارا درنظر آوريم وميدا ن جها داسلامي راتصورنماييم ابو حنيفه ازبزر گترين قهرمانان اين ميدان است واو كسي است كه از همه معر كه ها پيروز بيرون آمد وحتي درآخرين نفسها كه توان سخن زدن داشت وصيت كرد تادرزميني پاك كه خشم وغضب خليفه بدانجا برسيده باشد وخليفه متهم به غصب نباشد دفن گردد محنت امام ابوحنيفه با فوتش پايا ن پذيرفت اما محنتها ي پياپي بررهروا ن راه او هم چنان استمراريافت .

انچه درزندگي امام قابل توجه درخوردقت است شناختي است كه او ازنياز هاي جامعه خود داشت بدين تفصيل كه حضر ت اما م براساس برنامه ريزي منظم مشكل جامعه خودرا دسته بندي مينمود ودرهربرهه مبرترين نياز آنرا تشخيص ميداد وبراي رفع آن كمر همت بست او درست درزماني به تدوين فقه اسلامي دست يازيد كه نياز مبرم جامعه به اين امر رااحساس نمود همان سان او زماني به عنوان متكلمي توانا به مصاف قرائتها ي ناروا ازدين رفت كه ضرورت اين كاررا تشخيص داد ودانست اگرچنين نكند شايد كه فضاي فكري وعقيدتي جامعه آشفته گردد امام ابو حنيفه باراين كارخود براي ما كه مدعيان پيروي او هستيم درس بزرگي آموخت وآن اينكه درهرزماني كه مي بريم بايد نيازهاي جامعه خويش داده وبراي رفع آنها بكوشيم ولي آنطوركه از ظاهرامر پيداست ماشاگردان تنبل مدسه امام اين درس را بخوبي فرنگرفتيم زيرا باهنوز نيازهاي جامعه خويش را بخوبي نمي شناسيم پس برعالمان دين كه حاميان دين نيز ميباشند لازم است كه پيروي ازامام ابوحنيفه اين بزرگ پيشواي فقيد چالشهاي فكري زمان خويش را بشناسند وبا زور منطق نه بامنطق زور درمقابل اين چالشها ايستادگي نموده وبارژرف نگري كاستيها وناراستيها ي آنها رابرملا سازند برعلما وانديشه مندان است كه باتوجه بيشتر به جامعه اسلامي درمسير مبارزه با نفوز افكار غير اسلامي درميان جوامع اسلامي ونهادينه كردن ارزشها الهي قدم بردارند وبه سوالات خود روكلاني كه در اذهان مسلمانان بويژه نسل جوان خطورميكند با سخنهاي مناسب ارايه نمايند وآراء ونظريات سخيف مطرح شده از جانب دشمنان كينه توز راردنمايند باجامعه اسلامي ازگزند حوادث درامان باشد علمان ديني با ايفاي چنين نقشي است كه ميتواند مسئوليت خويش در قبال دين را اداء ورسگاري روز واپسين راكسب نما يند.

دراخير چه خوب است كه مقام امام بزرگوار اززبان ديگر ائمه سلف راتقديم حضور شما نمايم وكيع بن جراح استاد امام شافعي : امام ابوحنيفه امانتي بزرگ بود او همواره رضاي خدارا بر تمام امور ديگر برجيح ميداد وبه خاطرخشنودي او بر ضربات شمشير رابه جان ميخريد وتحمل ميكرد .

امام شافعي هيج فردي بدون نيازبه ابو حنيفه علم فقه را نياموخته است وهيچ فردي هوشمندتر ازابو حنيبفه دردامن زنان تربيت نيافته است .

امام احمد بن حنبل : امام ابوحنيفه ازنظر علم تقوي ووارستگي در جايگاه يس والاي قرارداشت كه ديگران ازدرك آن عا جزبودند .

سفيان ثوري : چشمان من كسي چون ابوحنيفه رانديده است .

يحيي بن سعيد قطان امام جرح وتعديل :بخدا سوگند كه در ميان امت فردي داناتر ازامام ابوحنيفه به احكام خدا و رسو لش يافت نمي شود.

 



بازدید : 988
[ 15 ارديبهشت 1389 ] [ 19:38 ] [ نویسنده : حافظ ] | نظرات ()



.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • آراد